برگزاری نشست کتاب‌خوان در کتابخانه عمومی شهدای نیکنام ده
نوشته شده توسط : امین

 

با هدف ترویج فرهنگ کتابخوانی انجام شد؛کتابخانه عمومی شهدای نیکنام ده با برگزاری نشست کتاب‌خوان، قصه گویی و جمع خوانی کتاب، پذیرای جمعی از اعضا و علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کتابخانه های عمومی شهرستان شمیرانات، نشست «کتاب‌خوان» کتابخانه عمومی شهدای نیکنام ده با حضور جمعی از اعضای این کتابخانه برگزار شد.

در این نشست 6 نفر از اعضا به معرفی کتابهای انتخابی پرداختند، روز شنبه (22 تیر 1398) در این نشست، کتاب‌های «در عصمت، مروری بر زندگانی حضرت فاطمه معصومه» نوشته علی اشرف ابدی، توسط مریم جمالیان؛ «شفا یافتگان و نجات یافتگان امام زمان (ع)» نوشته محدث نوری، توسط گلین جمالیان ؛ «مهارتهای ارتباط موثر در سیره امام رضا(ع)» نوشته علی جانفزا، توسط زهره گندمی؛ «ماه غریب من » نوشته مجید ملا محمدی، توسط زهرا یافتیان؛ «قصه های تازه از کتابهای کهن» نوشته مهدی آذر یزدی ، توسط سحر جمالیان؛ «ابوالفضل نهضت رضوی» نوشته محمدرضا سنگری، توسط خدیجه جمالیان معرفی و تجربه خواندن آنها با اعضای کتابخانه و مخاطبین به اشتراک گذاشته شد.

 

کتاب‌های ارائه شده در این نشست، عبارتند از:

 

1- کتاب : در عصمت، مروری بر زندگانی فاطمه معصومه(ع) / نویسنده : علی اشرفی ابدی / ناشر: زائر آستان مقدس/ معرفی کننده : مریم جمالیان

ولادت فاطمه معصومه(ع) : به واسطه محدودیتی که محبین اهل بیت (ع) در برخی از اعصار و قرون داشته اند، تاریخ آن دوره ها به خصوص دوره امام هفتم (ع) به صورت کامل تدوین نشده یا اینکه آثار پیشینیان و تالیفات آنان در پی حوادث و رویدادها از بین رفته است. این موضوع در مورد تاریخ تولد حضرت فاطمه معصومه (ع) نیز مطرح است و حتی در آن اختلاف نیز وجود دارد. در این باره حداقل سه قول بیان شده است :

1.اول ذی قعده 173 ق، قول مشهوری که آن را دانشور متبحر و متتبع، شیخ علی نمازی بیان کرده، ولی دلیل بر اثبات تولد حضرت معصومه (ع) بیان نکرده است، اما به عقیده بیشتر محققان و نویسندگان ولادت آن حضرت در ابتدای ذی قعده است. آن حضرت در مدینه در ماه ذی قعده سال 173 ق. متولد شد و در ربیع الثانی 201 دیده از جهان فروبست.

2.برخی، میلاد دخت گرامی موسی بن جعفر (ع) را سال 183 ق. مصادف با سال شهادت پدر بزرگوارش می دانند، هر چند که سن بی بی و میلاد با سعادتش ضبط نگردیده، در شمار مجهولات است، اما با استفاده از بعضی قرائن باید گفت که از سی سال افزون بوده که فاطمه مدفونه به قم فاطمه کبری و بزرگترین دختران امام موسی (ع) است.

3.آنچه مسلم است حضرت موسی بن جعفر ع بیش از یک دختر به نام فاطمه داشته اند. مطابق نظر برخی از مورخان، آن حضرت چهار دختر به نام فاطمه به این شرح داشته اند:

الف) فاطمه کبری ملقب به (حضرت معصومه ع) که در قم مدفون است.

ب) فاطمه صغری ملقب به (بی بی هیبت) و (حکیمه خاتون) که در کشور آذربایجان ورودی شهر باکو مدفون است.

ج) فاطمه وسطی، ملقب به (ستی فاطمه) در اصفهان مدفون است.

د) فاطمه اخری، مشهور به (خواهر امام) که در رشت مدفون است.

با این بیان، حضرت معصومه (ع) در میان فواطم اربعه (چهار دختر به نام فاطمه) از همه فاطمه ها بزرگتر است و اقتضا می کند که چندسالی قبل از دستگیری امام کاظم (ع) سال 179 متولد شده باشد.

 

2-کتاب : شفا یافتگان و نجات یافتگان امام زمان (ع) / نویسنده : محدث نوری/ ناشر: شمیم گل نرگس/ معرفی کننده : گلین جمالیان

این کتاب شامل داستان هایی است که افراد مختلف توسط امام زمان (عج) مورد عنایت قرار گرفته اند. مثل نجات شخصی از بریده شدن پا و خطر مرگ توسط امام زمان (عج) یا شفای شخصی از مرضی که تمام طبیبان از معالجه آن عاجز بودند. یکی از علما به گفته مرد صالحی نقل می کند در یکی از سالها به زیارت بیت الله و اعمال حج از منزل خارج شدم و اتفاقا آن سال گرما و امراض مسری زیادی شده بود. در راه با غفلتی که کرده بودم از قافله عقب مانده بودم کم کم از تشنگی در آن بیان گرم و بی حال روی زمین افتادم و نزدیک به هلاکت بودم که صدای شیهه اسبی به گوشم رسید وقتی چشم را باز کردم جوان خوش رویی را سوار بر اسب دیدم که با ظرف آبی در کنار من است و به من از آن آب داد . پرسیدم تو چه کسی هستی و او گفت من حجت خدا بر بندگان خدایم و کسی هستم که زمین را از عدل و داد پر خواهم کرد بعد از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد. وقتی او را شناختم به من گفت : چشمهایت را روی هم بگذار و من هم این کار را کردم پس از چند لحظه به من فرمود چشمت را باز کن وقتی چشمم را باز کردم خود را کنار قافله دیدم و در این موقع آن حضرت از نظرم غائب شد.

3-کتاب : مهارتهای ارتباط موثر در سیره امام رضا (ع) / نویسنده : علی جانفزا / ناشر : آستان قدس رضوی / معرفی کننده : زهره گندمی

آینده نگری، عاقبت اندیشی، آخرت گرایی، وبه عبارت دیگر، ترسیم تصویر مطلوب از آینده که در ادبیات مدیریتی از آن با عنوان برنامه ریزی یاد شده و جزو وظایف اصلی مدیر و یا از اصول و ارکان مدیریت محسوب می شود. افق های دورتری برای فرد، جامعه و سازمان پیش بینی کرد. و موقعیت آن را در آینده تعیین می کند. پیوستگی و انسجام اعمال و فعالیت ها را فراهم می کند. در حقیقت برنامه ریزی (ترسیم تصویر مطلوب از آینده) از امروز موقعیت موجود و زمان حاضر پلی برای آینده (موقعیت مطلوب و زمان آینده) ایجاد می کند یعنی از امروز به فکر فردا بودن و در نهایت آینده سازی و آباد کردن آینده است. بدون داشتن برنامه و توجه به آینده، گام نهادن به تاریکیهاست که جز حیرت و سرگردانی و اتلاف سرمایه های خدادادی و بالاخره بدبختی چیز دیگری در پی نخواهد داشت.

داشتن تصویر مطلوب از آینده امید بخش، نشاط آور و حرکت آفرین است. آیین مقدس اسلام با تاکید بر آخرت نگری تصویر مطلوبی را بر پیش پای بشریت می گذارد و آموزه های متعالی شیعه در انتظار فرج، آینده درخشانی را ترسیم می نماید. فرستنده همچنین در خود آمادگی روحی و قلبی برای انتقال پیام ایجاد کند، نیت مثبت در خیرخواهانه داشته باشد، دانش لازم را از مخاطب و نحوه ارتباط با او کسب کند و به شرایط جاری در انتقال پیام توجه نماید و اتفاقات زمانه را بشناسد . همچنین فرستنده باید مثبت نگر باشد و به ارزش ها و رعایت آن ها توجه کند.

4-کتاب : ماه غریب من/ نویسنده : مجید ملا محمدی/ ناشر : آستان قدس رضوی/ معرفی کننده : زهرا یافتیان

نامه ای برای امام رضا (ع) : عبدالله به پشت اسب سیاه زد. عبدالله افسار حیوان را بیرون اصطبل کشید در دور دست بیابان دو اسب سوار با شتاب به سمت کومه اش می تاختند . جاخورد. آنها غریبه بودند.به خودش گفت: به مامون حاکم نمی مانند پس که هستند؟ عبدالله ترسید دوید درون کومه همسرش گفت : مگر به سمت مدینه حرکت نکردی ؟ دارد دیر می شود . عبدالله بر همسر و فرزندانش داد کشید پشت در کومه منتظر بمانید تا خبرتان کنم ....کجاست شمشیرم ؟ کجاست؟ شمشیر خود را به سرعت از صندوق بیرون آورد . آن را از غلاف بیرون کشید و جلو کومه منتظر ایستاد.

اسبها رسیدند سوارها به راهزن نمی مانستند. عبدالله با احتیاط جلو رفت . دو مرد سپید پوش سلام گویان پیاده شدند عبدالله بی آنکه پاسخی گوید خیره نگاهشان کرد. یکی از آن دو مرد گفت : از سوی موسی بن جعفر صادق می آییم . دهان عبدالله به خنده باز شد . همرا آنان به سوی جایگاه امام (ع) تاخت. امام کاظم (ع) به استقبالش آمد عبدالله دست حضرت را بوسید امام نامه ی مهر شده ای به دست او داد و گفت : این نامه را به مدینه برسان. امام پاسخ داد به پسرم رضا برسان . چرا که او وصی و سرپرست امور من است و برترین پسرانم می باشد. عبدالله نامه را بوسید و با چهره ای متعجب به امام گفت: همین الان عازم مدینه بودم . به دیده منت .....اما شما از کجا....؟

تبسم معنی دار امام او را از ادامه حرف بازداشت.

5-کتاب: قصه های تازه از کتابهای کهن/ نویسنده : مهدی آذر یزدی / ناشر: اشرفی/ معرفی کننده : سحر جمالیان

دو مسافر در سفر دریا: (خیر و پیشامد خیر) شر گفته بود که این بیابان آب ندارد و از هر طرف تا آبادی هفت روز راه است، اما شر دروغ گفته بود . از قضا قدری دورتر از آنجا چاه آبی بود. تازه دو سه روز بود که مرد صحرا نشین با مادر و خواهر و زن و دختر خویشان و کارکنان خود در آن صحرا در پشت تپه ای چادر زده بودند و گله های خود را در صحرا می چراندند. آنها چادرها و خیمه های خود را در جای بهتر برپا کرده بودند ولی چاه آبی که از آن آب برمی داشتند دورتر بود. از قضا رئیس قبیله کردها دختری داشت که بسیار خوب و مهربان بود و یگانه فرزند او بود و همیشه از خدمت کردن به مادر خوشحال بود . و آن روز بعدازظهر زیر سایه چادر نشسته بودند و مادر تشنه شد و آبها گرم بود . دختر کرد کوزه را برداشت و گفت: من می روم و از چاه، آب خنک می آورم . دختر کرد از را دورتر و صاف تر برسر چاه رفت، رشته ای بر سر کوزه بست، از چاه آب برداشت و از را میان بر به طرف چادر روانه شد، در میان راه صدای ناله ضعیفی شنید و با تعجب دنبال ناله رفت، خیر با چشمهای خونین برخاک افتاده بود و خدا خدا می کرد و گفت من از تشنگی دارم می میرم، اگر می توانی کم آب به من برسان که زنده بمانم و اگر هم نمی توانی مرا به حال خود بگذار.

6-کتاب : ابوالفضل نهضت رضوی/ نویسنده : محمدرضا سنگری/ ناشر: شاهچراغ/ معرفی کننده : خدیجه جمالیان

زندگی نامه حضرت احمدبن موسی (ع) : سرزمین فارس، پناهگاه امن پاکان و پارسیان، سرزمین ادب و فرهنگ و مدفن و مشهد شهیدان و فرزندان آل رسول است، شهدا و سفرایی که در راه نشر و گسترش معارف و ارزش ها، تکاپوی عالمانه و عاشقانه داشته اند.

روشن ترین چراغ در میان این پاکان پاکباز، حضرت احمدبن موسی الکاظم (ع) است که به سبب منزلت و رفعت می توان او را سید الشهدای خطه فارس، و به پاس شجاعت و فداکاری و دفاع از حریم آرمان و فرهنگ رضوی ، او را ابوالفضل نهضت رضوی نامید . او را سیدالسادات الاعاظم خوانده اند که گواه سرآمدی، عظمت روح، جلالت و شکوه سیرت و سلوک و پایگاه و جایگاه والا و برجسته او در میان خاندان موسی بن جعفر(ع) پس از عالم آل محمد (ص) حضرت علی بن موسی الرضا (ع) است.

او را شاه چراغ نامیده اند چرا که سراج رهپویان راه حقیقت، شمع جمع دلدادگان ولایت رضوی و مشعل درخشان در نشان دادن راه و عبور رهنوردان از سنگلاخ ها و عقبه ها و پرتگاه های هولناک و هرس انگیز است. حضرت احمدبن موسی (ع) چراغ راه راه یافتگان، راه جویان، راه پویان و راه گم کردگان است. مطالعه زندگی این چلچراغ هدایت ، ما را به اسوه ای رهنمون می سازد که جز ورع و تقوا، و حلم صداقت و صراحت، معرفت و حکمت، مردم داری و مردم خواهی ، سخاوت و بخشش و فتوت و جوانمردی نداشت و همین است که او را سید الکریم گفته اند یعنی کانون کرامت و بزرگواری و بزرگ منشی.  





:: بازدید از این مطلب : 145
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 10 مرداد 1398 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: