دگربه دیده ات ای گل نشان پاری نیست
به اون دوچشم قشنگت نگاه کاری نیست
شبان تیره که هرشب به وعده سر می شد
بجاست آن شب تیره.ولی قراری نیست
برفت بلبل وگلهازغصه پزمرده ان
دگرنشان زبهاروزگلعذاری نیست
چه گلشنست که خزان اینچنین وزیده براو
که رنگ وبوی شکوفه به شاخساری نیست
زدام طره ی توچاره ی رهیدن کو؟
مگرصبابه سرزلف توگزاری نیست.
چقدرزدیده بریزی (وهب)توخون جگر
درین دو روزه ی گردون که جای زاری نیست/
74/6/10 وهب رنجبر
:: بازدید از این مطلب : 89
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0