شب از ما نیست
شبِ غارِ نخستین آدمیزادی
شبِ زنجیر بر بال و پر عشق پریزادی
شبِ دل ـ پارهپاره از رسنهای فراقیهای غمزادی.
شب از ما نیست
شبانی كه مجال رابطه
از قیچیِ تبعید
مجروح است.
شب از ما نیست
شب قحط حماسه در صفیر ننگ
طناب ـ آذین باغ صبح
با سیب گلوی چامه و مزمور.
شب از ما نیست
شب پادرگریزیهای بی رؤیا
شب بیجایی و دم ـ ناگزیریها
شب دستبند بر اندیشه وْ
دشنه میان دیدههای ما!
شب
از ما
نیست!
س. ع. نسیم
:: بازدید از این مطلب : 73
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0