از هفته پیش همچنان دارم گزارش می نویسم از 9 صیح تا 12 شب پشت میز نشسته ام و من عادت دارم موقع خواندن یا کار کردن یکریز بخورم حتی وعده های غذایی ام هم دوبرابر می شود الان شکمم از دماغم هم جلو زده.دیگر نفسم باا نمی آید برای کار کردن. هیج کس هم وبلاگش را آپدیت نمی کند من بیجاره یک تنفسی به خودم بدهم.
آیییییییییییییییییییییییییییییی مردم
شب ها هم که از فرط خستگی خواب نمی بینم تا کمی ذهنم آرامش پیدا کند. اه این چه وضعیه!
پ.ن الان که ساعت یازدو و پنج دقیقه سه شنبه 21 خرداد است گزارش هم تمام شد. آخییییییییییییش
اما دیگه نمی تونم مونیتور نگاه کنم هر دوتا پلکم داره میپره
:: بازدید از این مطلب : 91
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0