از خستگی زیاد گرفتم خوابیدم...ساعت 5 پسره زنگ زد
داش با خودم حرف میزد بازم میگف من برا کیانا زنگ زدم..نمیاد؟؟ :|
حالا اون هیچی خواب موندم تا این زنگ زد مثه فشنگ حاضر شدم
و رفتم...بعدم رفتم اونجا رفتم ازش پرسیدم نمره زبانم چن شدم؟؟
گف 78 :|...اون یکی پسره هم 89 :|...اون یکیم نیومده بود :|
باز خوبه نیوفتادم :d
:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0